مردم چه نگرشی نسبت به جنگ دارند؟
مردم چه نگرشی نسبت به جنگ دارند؟ چه نگرشی می تواند نسبت به جنگ داشته باشد؟ چگونه مردم می توانند به جنگ نزدیک شوند؟
من فکر می کنم از جمله به طور کلی در مورد مسائل مربوط به سیاست دولت. آنها ممکن است کاملاً خود را قطع کنند ، ممکن است بخواهند درگیر شوند ، ممکن است سرنوشت را دنبال کنند اما کاری انجام ندهند و غیره.
در مدرسه آنها مفهومی به نام میهن پرستی را به ما می آموزند. اینکه میهن شما در صورت حمله و غیره باید محافظت شود.
متأسفانه ، جنگها اغلب ناشی از حماقت نخبگان حاکم بود و افرادی از پایین ترین طبقات اجتماعی در حال مرگ بودند.
دولت هایی مانند دولت فعلی لهستان در گذشته همیشه به دردسرهایی منجر شده اند و این یکی ما را به نابودی می کشاند ، اگر اتحادیه اروپا نبود.
در برابر جنگ ، می توان نگرش عقب نشینی ، فرار را اتخاذ کرد. نه برای شرکت کردن ، بلکه برای فرار کردن.
شما همچنین می توانید یک تعهد ، میهن پرستی و نگرش مبارزه را اتخاذ کنید. اما یادآوری این نکته مهم است که هرکسی که فرار می کند یک وطن پرست نیست.
در حال حاضر ، در لهستان ، مفهوم وطن پرستی در مورد وطن بسیار مخدوش است و با نیمه سر دویدن با کلبه و با دولت کاتولیک اقتصاد ما خراب می شود و سیستم آموزشی و اخلاقی ما را حدود 200 سال پس می گیرد.
این بستگی به این دارد که آیا یک کشور مشخص یک مهاجم و اشغالگر است ، یا بهتر است بگوییم یک قربانی یک حمله باشد.
در حالت اول ، برخی از افراد می خواهند برای گسترش قلمرو خود ، کالاها ، نفوذ ، به رسمیت شناختن ، افتخارات ، درجه ها ، و غیره به کشور شخص دیگری حمله کنند. افراد دیگری که هنوز در سمت مهاجم هستند ، مخالف آن خواهند بود ، تشخیص می دهند که جنگ نه تنها برای کشور مورد حمله ، بلکه برای سربازان کشور خود رنج و مرگ به همراه دارد. برخی دیگر ، اگرچه خودشان شرکت نخواهند کرد ، اما ممکن است از حمله پشتیبانی کنند و به عنوان مثال از ارتش به طور مالی حمایت کنند و غیره. هر از گاهی ممکن است افرادی باشند که بخواهند به قربانیان حمله کمک کنند.
و اما در مورد افرادی که توسط یک کشور خارجی مورد حمله قرار گرفته اند. برخی خواهان شرکت فعال در جنگ و جنگ برای کشور خود خواهند بود ، خواه این سربازان ، پارتیزان ها یا پیشاهنگی باشند. دیگران تا زمانی که صلح داشته باشند و مثلاً خود و خانواده خود را در شرایط مناسب و مناسب زنده نگه دارند ، خواهان همکاری با به اصطلاح دشمن خواهند بود. هنوز هم دیگران می خواهند فرار کنند. دیگران کاری نخواهند کرد ، آنها فقط سعی می کنند زنده بمانند. دیگران ممکن است فرصتی عالی برای پولدار شدن با هزینه شخص دیگری پیدا کنند. و دیگران قادر به اتخاذ هیچ نگرشی نخواهند بود وگرنه می میرند.
این اتفاق می افتد که افراد در طول جنگ برخی از رفلکس های انسانی مانند شفقت و فکر کردن به دیگران را مسدود می کنند یا دیوانه می شوند و غیره. جنگ می تواند اشتباهات زیادی انجام دهد.